هوش کسب و کار در صنعت بانکداری
هوش کسب و کار صنعت بانکداری را در تصمیم گیری بهتر و تحقق اهداف کسب وکار کمک میکند. نرم افزارهای هوش تجاری با پایش KPI ها و تجزیه و تحلیل داده ها باعث افزایش ارزش کسب شده از داده ها ، کاهش هزینه و افزایش درآمد میشود.
مقدمه
صنعت بانکداری روز بهروز رقابتی تر شده و ابزارهای آن بهسرعت در حال پیشرفت هستند. در نتیجه، تطبیق با این پیشرفت ها و ماندن در عرصة رقابت برای بانک ها به مسئله ای چالش برانگیز تبدیل شده است.
با توجه به طیف گسترده مشتریان و نیازهای متفاوت آنها، تغییرات مداوم قوانین و مقررات حوزهی بانکداری، و لزوم یکپارچگی بین مؤسسات بانکی، بانک ها برای تصمیم گیری های هوشمندانه تر، نیازمند راه حل های مبتنی بر مدیریت اطلاعات هستند.
علاوه بر این باید از تمامی ظرفیتهای خود برای مدیریت بهتر چالشهای پیش رو در حوزهی صنعت و ایجاد ثبات مالی در برابر این چالشها استفاده کنند. این امر با استفاده از راه حل های مبتنی بر هوش کسب و کار محقق میشود. با توجه به طیف وسیع سرویس ها و خدمات بانکی، بانک ها با مقادیر زیادی از اطلاعات روبرو خواهند بود. در این شرایط، بررسی تمامی این اطلاعات برای پی بردن به مهمترین و کاربردی ترین آنها، کار آسانی نیست. در نتیجه مراکز بانکی به ابزارهایی نیاز دارند تا به کمک آنها به بررسی اطلاعات و کاوش دانش موجود در اطلاعات بپردازند.
امروزه تکنولوژی اطلاعات به بانک ها و موسسات مالی اجازه میدهد تا تصمیم گیری های بهتری انجام داده و به اهداف مورد نظر خود نزدیک تر شوند. از ابزارها و نرم افزارهای هوش تجاری در حوزه بانکداری، می توان در گزارش گیری ، تجزیه و تحلیل و نظارت بر حجم عظیمی از داده ها استفاده کرد. این نرم افزارها، مبتنی بر معماری های BI بوده و به شرکتها و مؤسسات در کاهش هزینه ها، افزایش درآمد و حداکثرسازی ارزش اطلاعات کسب شده از داده ها کمک میکنند.
صنعت بانکداری: یکپارچگی، ساماندهی و تنوعبخشی
مؤسسات بانکی، برای بقا و حضور در عرصهی رقابت، نیازمند همراهی با حوزههای مختلف صنعت هستند. در طول سالهای اخیر، در نتیجه تغییرات به وجود آمده در اهداف شرکتها و افزایش تمرکز آنها بر مدیریت سیستم های داخلی، یکپارچه سازی هایی در صنعت بانکداری به وجود آمده است. این یکپارچه سازی ها، به بانک ها این فرصت را میدهند تا با ادغام فرآیندهای عملیاتی، هزینه های سربار را کاهش دهند. برای استفاده هر چه بیشتر از این فرصت، بانک ها باید حوزههایی را که میتوانند در آنها کارایی را افزایش و هزینه ها را کاهش دهند شناسایی کنند. علاوه بر این، یکپارچه سازی داراییها به بانک ها این اجازه را میدهد تا دارایی ها را با هدف حداکثر سازی سود، هرچه بهتر مدیریت کنند.
با ادامه تغییرات در قوانین حوزه بانکداری، بانک ها ملزم به بازنگری در فرآیندهای عملیاتی خود شدهاند. برای کسب بیشترین کارایی از این قوانین و مقررات، بانک ها باید حوزه های ریسک و مدیریت امور مالی خود را یکپارچه سازی کنند. بانک ها می توانند با ارزیابی عملکرد کسب و کار مبتنی بر تعدیل ریسک ، علاوه بر پایبندی به قوانین وضع شده، اهداف عملکردی خود را نیز بهبود بخشند. آنها برای پایبندی به قوانین وضع شده از یک سو، و مدیریت ریسک و رشد ارزش سهام خود از سوی دیگر، نیازمند تجزیه و تحلیل اطلاعات و قابلیت های گزارش گیری از این اطلاعات میباشند.
از طرفی رقابتهای بازار و تغییر الزامات قانونی، بانک ها را مجبور به تمرکز بیشتر بر سودآوری کرده است. بانک ها به دنبال راه هایی برای ایجاد تمایز بین خود و رقبایشان بوده، و بسیاری از آنها برای حداکثر سازی کارایی، در پی افزایش درآمد مشتریان خود هستند. این مؤسسات با فراهم ساختن سرویس های با کیفیت، در پی برجسته کردن خود در میان رقبا هستند تا به این ترتیب مشتریان خود را حفظ کرده و حتی مشتریان جدیدی نیز جذب کنند. در عین حال، افزایش تعداد مشتریان ثابت، موجب افزایش تنوع در رفتارها و کارایی مشتریان خواهد شد. این مساله بانک ها را با چالش فراهم آوردن سرویسهایی جدید برای مشتریان، از طریق کانال های متفاوت روبرو میکند، مانند بانکداری اینترنتی و مراکز تماس. در این شرایط، بانک ها با اطلاعات بیشتر و متنوع تری از مشتری هایشان سر و کار خواهند داشت؛ همین مساله موجب میشود تا درک نیازهای مشتریان، پیگیری روند رفتاری آنها در استفاده از سرویس ها، شناسایی حوزههای سودآور و نظارت بر میزان اعتبار مشتریان سختتر شود. افزایش تنوع در نوع مشتری ها این نتیجه را نیز در پی خواهد داشت که مؤسسات مربوطه باید با تقاضای مشتریان همگام شوند. آنها باید سرویس هایی ارزان، با دسترسی راحت و شخصی سازی شده را، از طریق کانال های متعدد، در اختیار مشتریان خود قرار دهند تا مشتریان بتوانند بهآسانی سرویس مورد نظر خود را یافته و از آن استفاده کنند. امروزه صنعت بانکداری، با رشد رقابت در استفاده از رسانه های جدید مواجه است، مانند سرویسهای پرداخت آنلاین. چنین امکاناتی به بانک ها این فرصت را میدهند تا بدون مواجهه با هزینه ها و قوانین و مقررات مترتب بر حوزه بانکداری، به بخش های مختلف بازار سرویس دهی کنند.
فاکتورهای صنعتی، محرک بهکارگیری راه حل های هوش کسب و کار در حوزه بانکداری
هر یک از چالشهایی که پیشتر به آنها اشاره شد بانک ها را ملزم میکنند تا برای ماندن در عرصه رقابت، در مدیریت و استفاده از داده های خود فعال باشند. برای رسیدن به این مقصود، ابزارهای هوش کسب و کار ارائه شده اند. نرم فزارهای هوش تجاری به مؤسسات بانکی این توانایی را میدهند تا حجم بالایی از اطلاعات را تجزیه و تحلیل کرده و تصمیم گیری های خود را بهبود بخشند. همچنین به آنها این اجازه را میدهند تا پایگاه داده هایی با حجم بالا را آنالیز کرده و با درک بهتری نسبت به اطلاعات موجود در آنها، کارایی کسب و کار خود را بهبود بخشیده و در عین حال از مقررات نیز تخطی نکنند.
کاربردهای هوش کسب و کار در صنعت بانکداری بسیار گسترده است. نکته ابتدایی این است که بانک ها باید حجم بالایی از داده ها، که از منابع مختلف به دست می آیند، را مدیریت کنند. معماری های اطلاعاتی واحدی که در حوزه BI و بانکداری ارائه میشود، به مؤسسات این اجازه را میدهند تا حجم زیادی از اطلاعات جمع آوری شده از منابع مختلف را بهآسانی یکپارچه کرده، روابط بین اطلاعات را شناسایی کرده و به درکی از چگونگی تاثیر فاکتورهای مختلف بر همدیگر و بر اهداف شرکت برسند.
علاوه بر این، بانک ها کاربران زیادی با سطوح مهارتی مختلف در نقاط مختلف، دارند که از این اطلاعات برای اهداف مختلف استفاده میکنند، از مدیرانی که به داده های خلاصه و شخصی سازی شده و سطح بالا نیاز دارند، تا کاربرانی که باید گزارش هایی را برای ارائه به تحلیلگر داده آماده کنند تا وی با استفاده از آنها روندهای بازار را شناسایی کند. همچنین رابط های کاربری مبتنی بر وب ارائه شده در حوزه هوش تجاری ، به کاربران اجازه میدهد به اطلاعات مربوط به خود دسترسی داشته باشند، داده ها را دستکاری کنند و اطلاعات مورد نیاز برای تصمیم گیری های خود را استخراج کنند.
این رابط های مبتنی بر وب، در شبکه های اکسترانت نیز کاربرد دارند. به این ترتیب که، این امکان را فراهم میکنند تا عملیات شعب دوردست از طریق یک وب سایت امن انجام شده و به این ترتیب از قابلیت های تجزیه و تحلیل و گزارش دهی رابط کاربری مربوطه استفاده شود. این در حالی است که در طی این فرآیند نیازی به دانلود و نصب هیچ نرم افزار نیستند. کاربران شعب فقط باید به اینترنت دسترسی داشته و با دانستن اطلاعات کاربری خود، از طریق وب سایت، میتوانند به اطلاعاتی که برای آنها در نظر گرفته شده دسترسی داشته باشند.
بانک ها باید در راستای پیگیری اهداف مربوط به افزایش درآمد، به مسئلهی کاهش هزینه ها نیز توجه داشته باشند. نرم افزار مبتنی بر هوش کسب و کار به مؤسسات بانکی این اجازه را میدهد تا سود و زیان خود را در حوزه هایی چون فروش محصول، مدیریت رقابت، بخش های مختلف بازار و ریسک، تجزیه و تحلیل کنند. بانک ها میتوانند درآمد خود را از طریق حداکثر سازی ارزش مشتری در طولانی مدت، افزایش جذب مشتری های جدید و حفظ مشتریان فعلی، افزایش داده و همزمان هزینه های خود را بهوسیله مدیریت ریسک، پیشگیری از تقلب و بهبود کارایی عملیاتی، کاهش دهند.
معماری های BI ، این امکان را فراهم میکنند تا در کنار دسترسی همزمان به حجم بالایی از اطلاعات، تجزیه و تحلیل منابع مختلف در کنار ارائه گزارش های یکپارچه و کامل، انجام شود. اطلاعات بهدستآمده در قالب گزارش های کاربرپسند، کارت امتیاز و داشبورد، ارائه شده و به کاربران اجازه میدهند تا اطلاعات را از جنبههای مختلف مشاهده کنند. همینطور راه هایی ساده و کاربردی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و کسب نتیجه مطلوب ارائه میدهند.
کاربرد رویکردهای هوش کسب و کار در صنعت بانکداری
بانک ها میتوانند به طرق مختلف از ابزارهای هوش تجاری در ارائه راه حل های هوشمندانه در برابر چالشهای موجود در صنعت بانکداری استفاده کنند.
مدیریت بهره وری مالی و عملیاتی
برای افزایش سودآوری، بانک ها باید اهداف عملکردی خود را مشخص کنند. سپس باید تعیین کنند که چگونه میتوانند فرآیندهای داخلی و خارجی خود را با استراتژی های خود تطبیق داده و از این طریق پیشرفت مؤسسه را در مسیر اهداف آن قرار دهند.
معماری های هوش کسب و کار، به بانک ها اجازه میدهند تا مقادیر زیادی از اطلاعات را از منابع مختلف با هم یکپارچه کرده و از این طریق تعیین کنند که چگونه متغیرهای مختلف، بر یکدیگر و بر سلامت مالی بانک تاثیر میگذارند. نرم افزار های BI نیز به بانک ها کمک میکنند تا اهداف مالی خود را تنظیم کرده و بر سبد سهام و اوراق بهادار خود نظارت داشته باشند.
شاخص های کلیدی عملکرد ( KPI ) در حوزهی مدیریت بهرهوری مالی و عملیاتی:
• مدیریت ثروت
• تجزیه و تحلیل های مربوط به استخدام نیروی انسانی
• تجزیه و تحلیل سبد سهام
• مدیریت عملکرد کارکنان
• مدیریت دارایی های فیزیکی
• تجزیه و تحلیل ترازهای مالی
• تجزیه و تحلیل خسارت و زیان
• تجزیه و تحلیل کارکنان
• سطوح رضایتمندی و شکایت مشتریان
• اصلاح خطا
مدیریت سودآوری مشتری
به دلیل بالا بودن نرخ گردش مشتریان، بانک ها باید مشتریان سودآور خود را برای اهداف بازاریابی و پیشنهاد محصول و خدمات، شناسایی کنند.
قابلیت های تحلیلی جامعی که در حوزه هوش تجاری ارائه می شود، به بانک ها اجازه میدهد تا میزان سودآوری مشتریان را بر اساس فاکتورهایی چون اطلاعات شخصی مشتری، نوع حساب، شعبه بانک صاحب حساب و فاکتورهای دیگر تحلیل کنند.
بانک ها همچنین میتوانند نرخ از دست دادن مشتری های ثابت را پیش بینی کرده و رویکردهای بازاریابی مؤثری را در مواجهه با مشتریان مختلف، با رفتارها و ترجیحات متفاوت، اتخاذ کنند. علاوه بر این، با شناسایی نیازهای مشتریان به سرویس های مختلف، بانک ها میتوانند آنها را به کانال ها و محصولاتی که نیازهای آنها را تامین میکنند سوق دهند.
شاخص های کلیدی عملکرد ( KPI ) در حوزهی مدیریت سودآوری مشتری:
• تصویر ذهنی هر مشتری از بانک
• سودآوری طول عمر مشتری
• فرصتهای فروش
• اولویتبندی کانال های مشتریان
• سازگاری کانال ها با مشتریان
• کاهش/ از دست دادن مشتریان
• نقاط تماس با مشتری
• حفظ مشتری
• اولویتبندی حسابها
• تجزیه و تحلیل روزانه تراکنش ها
• هزینه های تصمیم گیری مشتریان
• روند موجود در تراکنش های مشتریان
• برنامه ریزی طول عمر مشتریان
بانک ها برای پیش بینی بهتر سودآوری طول عمر مشتری، پیش بینی تبلیغات و محصولات هدف و تحلیل تراکنش های خاص، مشتری های خود را به سطوح مختلف دسته بندی میکنند.
سایر کاربردهای هوش کسب و کار در صنعت بانکداری که در موفقیت بانک ها در عرصهی رقابت تاثیرگذارند
مدیریت سودآوری
معماری های واحد هوش کسب و کار، امکان تجزیه و تحلیل ریسک در منابع مختلف، ارائه گزارش های ریسک و تحلیل ارتباطات تعیینکنندهی روندهای ریسکی را فراهم میکند.
تحلیل اعتبارات
هوش کسب و کار امکان پیگیری هزینه های عملیاتی را فراهم کرده و به شرکتها اجازه میدهد تا استراتژی های کسب و کار هوشمندانه تری اتخاذ کرده و اهداف داخلی خود را تعیین کنند. معماری یکپارچه راهکارهای هوش کسب و کار کمک میکند که منابع آی تی و بهره وری عملیاتی بهینه شوند. این قابلیتها، هزینه ها را کاهش داده و شرکتها را قادر میسازد تا بر مخارج خود نظارت داشته باشند.
پیروی از مقررات
هوش کسب و کار به بانک ها اجازه میدهد تا فعالیتهایی که نشانههای تقلب دارند را شناسایی کرده و وقوع تقلب را پیش بینی کنند. قابلیتهای تحلیل عمیقتر در راهکارهای BI ، به بانک ها کمک میکنند تا تقلب را تشخیص داده و از این طریق هزینه ها را کاهش دهند.
مدیریت عملیات
بانک ها میتوانند از طریق افزایش بهره وری عملیات داخلی خود، حاشیه سودشان را بالا ببرند. معماری های واحد مبتنی بر هوش کسب و کار، به بانک ها اجازه میدهند تا اطلاعات شعب و کارکنان که در منابع مختلف ذخیره شده را تجزیه و تحلیل کرده و از این طریق، بهره وری را افزایش داده و اهداف عملکردی خود را تنظیم کنند.
علاوه بر این، یکپارچگی، به بانک ها اجازه میدهد تا حوزههایی که به ساده سازی فرآیندها کمک کرده و هزینه ها را کاهش میدهند را شناسایی کنند.
بانک ها همچنین میتوانند با گزارش گیری های دوره ای و بهموقع و نظارت بر سیستم هایشان، عملکرد و ارزش سهام خود را ارتقا دهند. این مساله به آنها در بودجه بندی مطلوب تر و واقعگرایانهتر، همینطور توسعه برنامه های استراتژیک کمک خواهد کرد.
کارت های امتیازی عملکردی مبتنی بر هوش کسب و کار به بانک ها کمک میکند تا در سطوح مختلف کسب و کار، ارتباط قویتری بین افراد و اهداف عملکردی کسب و کار برقرار کنند.
منبع: سایت Microstrategy
الهام المعی نژاد
مدیر عامل شرکت پلاک آبی
بیش از 20 سال سابقه مشاوره، آموزش و پیاده سازی سیستمهای مدیریت و PMIS
دانش آموخته Post-MBA کارآفرینی و توسعه کسب و کار، سازمان مدیریت صنعتی
دانش آموخته E-MBA سازمان مدیریت صنعتی
کارشناس مهندسی تکنولوژی و علوم رنگ، دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نظرات